دسترسی سریع
در این مقاله به بررسی دلایل ناکامی و شکست معامله گران در استفاده از مدیریت سرمایه میپردازیم. در بازارهای مالی و سرمایهگذاری همواره رعایت نکردن مدیریت سرمایه و از دست دادن سرمایه باعث میشود افراد ضمن اینکه بخش مهم از سرمایه خود را از دست می دهند در ادامه با حسرت موقعیت های پولساز را ببینند ولی بعلت نداشتن سرمایه کافی و عدم رعایت مدیریت سرمایه فقط نظاره گر این لحظات باشند. مدیریت سرمایه در بازارهای مالی و اقتصادی مانند سکان یک کشتی عمل می کند. سکان به تنهایی نمیتواند کشتی را به مقصد برساند ولی بدون وجود سکان هم رسیدن به مقصد امری بعید و دور از انتظار است. پس رعایت مدیریت سرمایه یکی از پایههای اساسی تبدیل شدن به معاملهگر و سرمایه گذار حرفهای است.
درآمد متناسب با سطح مهارت
شغل معامله گری ماننده دیگر شغل ها هست ولی عده ای فکر میکنند معامله گری شغلی است که باید ظرف مدت کوتاهی فرد را ثروتمند کند. فرض کنید فردی درس خوانده و دکتر شده و بعد از آن فوق تخصص خود را گرفته باشد. این فرد در هر مرحله بر اساس تجربه و مهارتش یک سطح از درآمد را داشته و همچنین درآمد این فرد به صورت پلکانی رشد کرده است. در معامله گری هم روش کار به همین صورت است در ابتدا معاملهگر مبتدی و زیان ده است. با تلاش وارد مرحلهای می شود که نه سود میکند و نه زیان میکند. با گذر از این مرحله معاملهگر به درآمد مستمر میرسد و میتوانیم بگوییم که معامله گر نیمه حرفهای شده است. او هر چه بیشتر بر سطح معامله گری خود تمرکز کند درآمد بیشتری خواهد داشت و در نهایت می تواند تبدیل به یک معامله گر حرفهای شود.
عوامل اصلی عدم موفقیت در کنترل و استفاده بهینه از مدیریت سرمایه
۱. فضای زیاد به زیان دادن
دادن جا به زیان به امید برگشت قیمت، خودکشی معاملهگری است. هرگز نگویید که ” من مطمئن هستم که قیمت بر میگردد” یا ” من در این معامله حتما سود میکنم” تمام ورشکسته ها مطمئن بودند معاملاتشان سودده خواهد بود. به همین دلیل معاملات زیان ده خود را نبستند و حتی حجم آنها را اضافه هم کردند تا میانگین قیمت ورودشان قیمت بهتری شود. اما همین افزایش حجم نامعقول و جا دادن بیش از حد به زیان سبب ورشکسته شدن آنها شد.
در جدول زیر در قسمت راست درصد ضرر سرمایه و در ستون سمت چپ آن درصد سودی که میتواند زیانی که فرد کرده را جبران کند مقابل هم آورده شده است.
۲. توجه نکردن به تغییرات و ماهیت ساختار بازارها
در طی سالهای فعالیت معاملهگران، بازارهای مالی و سرمایه گذاری به دفعات تغییرات زیادی میکنند. به طوریکه برخی اوقات ساختار بازار دیگر به روشهای آنها نمی خورد و حتما ضرر میکنند و اگر بر اساس همان شیوه و تفکر قبل با بازار رفتار کنند قطعا ورشکسته شده یا بخش قابل توجهی از سرمایه خود را نابود میکنند. در این شرایط باید تغییر ساختار بازار را متوجه شد و همچنین کنترل احساساتی چون خشم و انتقام در این شرایط بسیار مهم است چرا که معمولا بعد از چند زیان سنگین احتمالا فرد عصبی شده و در فکر انتقام گرفتن از بازار میافتد. اگر درک شرایط بازار در این مواقع برای شما سخت و نامفهوم است، بهترین کار برای جلوگیری از زیان به سرمایه شما گذاشتن و تعیین انواع حد ضرر روزانه، حد ضرر هفتگی و حد ضرر ماهانه است که در مقاله بررسی انواع حد ضرر به صورت تخصصی حد ضررها و چگونگی استفاده از آنها را بررسی میکنیم.
نتیجه گیری
- ضررهای کوچک زیر 10 درصد تقریبا با همان درصد سود قابل جبران هستند.
- هر چه ضررها از 10 درصد بیشتر شوند جبران ضررها به مراتب سخت تر و زمان برتر میشود.
- افراد در بازارهای مالی ضررهای زیر 10 درصد را راحت تر تحمل و جبران میکنند.
- مهمترین اصل مدیریت سرمایه این است که به زیان جا ندهیم و به سود جای زیادی بدهیم.
- برای موفقیت در بازارهای مالی و سرمایه گذاری نیاز به آرامش و تعادل روانی دارید. مطمئن باشید تا کنترل روانی و آرامش ذهنی نداشته باشید عملا در هیچ کاری نتیجه نمیگیرید و تنها وقت و سرمایه خود را به خطر انداخته اید.
- مدتی بازار را آرام و با تمرکز دنبال کنید و ببینید الان آیا حرکت نمودار سهام و بازار برایتان قابل فهم است یا خیر؟ چندین معامله فرضی روی کاغذ باز کرده و نتایج را با رفتار بازار چک کنید تا به مرور به ساختار جدید بازار مسلط شوید.
منبع : اول بورس
بسیار عالی
ممنون از محبت شما