دسترسی سریع
در این مقاله به بررسی ریسکهای شرایطی در بازارهای مالی میپردازیم.
ریسک مورد انتخاب یک معاملهگر با توجه به شرایط حال بازار
۱. ریسک زیاد برابر یا سود بسیار بالا یا زیان بالا در بازار است.
۲. ریسک کم برابر با سود پایین یا زیان پایین در بازار است.
۳. ریسک متوسط برابر با سود متوسط یا زیان متوسط در بازار است.
یک معامله گر و تریدر در سطح نیمه حرفهای که خصوصیات درونی خود، نظیر ریسک پذیری، طمع، صبر، قدرت تحلیل و غیره را میشناسد، یکی از گزینههای بالا را که سازگاری بیشتری با ویژگیهای شخصیتی اش دارد، انتخاب کرده و طبق آن معامله میکند. البته نکته مهم اینجا این مورد است که معاملهگران حرفهای درست است که طبق اصول خود رفتار میکنند ولی این افراد هر چند وقت یکبار ممکن است بر است شرایط بازار و ریسک های بوجود آمده در بازار، استراتژی معاملاتی خود را تغییر بدهند ولی هر وقت که استراتژی برای خود تعیین میکنند حتما بر همون اساس رفتار میکنند تا آنها به بازار فرمان داده باشند نه اینکه فرمان هدایت عملکرد خود را دست بازار بدهند. ناگفته نماند که وقتی شرایط بازار بحرانی است، معامله گر حرفهای با ریسک پایین کار میکند. وقتی که شرایط بازار قابل پیشبینی است، معاملهگر حرفهای با ریسک بالا کار میکند. و وقتی که شرایط بازار در حالتی است که امکان به وجود آمدن بحران وجود دارد، معاملهگر حرفهای با ریسک متوسط معاملات خود را انجام میدهد.
عوامل تعیین کننده ریسک در معاملهگری
شرایط بازیگران بازار
موقعیت روند
حجم معاملات
شرایط بازیگران بازار
الف. حالتی که بازار بی جهت باشد. (یعنی بازاری که قیمت رنج یا درجا میزند)
در بازار بی جهت یا رنج قدرت جبهه خرید و فروش برابرند و هر معامله ای در این نوع بازار با ریسک زیاد همراه است. میتوان چنین گفت که بین خریداران و فروشندگان عملا جنگی بر پا است تا در نهایت یکی از این دو جبهه پیروز و جهت حرکت قیمت مشخص شود.
ب. بازار جهت دار ( بازاری که قیمتش از رنج درآمده است)
در بازار جهت دار، قدرتهای جبهه خرید و فروش برابر نیستند و عملا بازار یک طرفه است. در نتیجه هر معاملهای در این بازار با ریسک کم همراه است.
موقعیت روند
منظور ما از موقعیت روند در اینجا این است که چه زمانی طبق تفکر استاتیک قیمت قطعی میشود؟
۱. در یک روند رشدی هر گاه سویینگ Low ای که منجر به آخرین اکستنشن شده به سمت پایین بشکند، روند برمیگردد. (شکل سویینگ Low و High در زیر آمده است . منظور از اکستنشن، موج رنج میباشد)
۲. در یک روند افتی هر گاه سویینگ High ای که منجر به آخرین اکستنشن شده به سمت بالا بشکند، روند برمیگردد.
معامله گر حرفه ای توانایی شناسایی نواحی روند را دارد:
حالت الف: ابتدای روند ( ناحیه ای که مشکوک به برگشت قیمت است و معامله در این ناحیه احتمال برد کمی دارد) وقتی قیمت حرکت بزرگی میکند استهلاک آن زیاد شده و قدرت آن کم میشود و دیگر در این نواحی منتظر برگشت قیمت هستیم. احتمال منتهی شدن معامله به برد در این حالت پایین است، زیرا حرکات قیمت برگشت بازار را ثابت نکرده است. معاملهگران حرفهای معمولا در این نواحی معامله نمیکنند.
حالت ب : میانه روند ( ناحیهای که قیمت کاملا برگشته و خود را اثبات کرده و احتمال سوددهی معامله در این ناحیه بالا است) معاملهگر وقتی میبیند که قیمت، سویینگی که منجر به آخرین اکستنشن شده را شکسته، احتمال بالایی میدهد که قیمت در میانه بازار است. معمولا در این نواحی احتمال منتهی شدن معامله به برد بالا است، زیرا حرکات قیمت برگشت بازار را ثابت کرده است. خیلی از معاملهگران حرفهای فقط در این نواحی با حجم بالا معامله میکنند.
حالت ج : انتهای روند ( ناحیه ای که مشکوک به برگشت قیمت و اتمام روند فعلی است و احتمال سود دهی معامله در این ناحیه پایین است) وقتی قیمت در میانه روند حرکت بزرگی میکند، استهلاک آن زیاد شد و قدرت آن کم میشود. در نتیجه دیگر در این نواحی منتظر برگشت قیمت هستیم. در این نواحی احتمال منتهی شدن معامله به برد پایین است، زیرا حرکات قیمت برگشت بازار را ثابت نکرده است. در این حالت و حالت اول که ابتدای روند بود معاملهگر انتظار سودهای بالا را ندارد. خیلی از معاملهگران حرفهای در این نواحی معامله نمیکنند یا با حجم بسیار کمتری از سرمایه معامله میکنند.
نتیجه گیری
- معاملاتی که در ابتدا و انتهای روند صورت میگیرند با ریسک زیادی همراه هستند و معاملاتی که در میانه روند صورت میگیرد، ریسک کمی دارد.
- کم ریسک ترین حالت معاملهکردن این است که در بازار جهت دار و در میانه روند باشیم.
- حجم معاملات رابطه مستقیم با ریسک معاملات دارد. هر چه حجم معاملات بیشتر باشد اگر معامله منجر به برد شود، سود بیشتری حاصل شده و اگر به باخت منتهی شود زیان بیشتری شناسایی میشود.
منبع : سایت اول بورس